چرا کوه ها را صعود می کنیم؟

 

چرا کوهنوردی میکنیم؟؟؟"اگر همه به یاد داروین می پرداختند ، ممکن است از بسیاری از فلسفه کوه و روانکاوی در امان باشیم ..." چرا صعود می کنید؟ " ... "زیرا این کار طبیعی است."

 

- تام پتی ، "میمون یا بالرین؟"

 

یک کوهنورد لیبرتی بل را در واشینگتن پاس راه اندازی می کند. برندن کوزیک

در اینجا در موسسه آلپ آمریکا چرا کوهنوردی میکنیم؟، بیش از حد فکر نمی کنیم که چرا آنچه را که می خواهیم انجام دهیم. صعود ممکن است سخت باشد ، اما این پاداش آورترین کاری است که بسیاری از ما تاکنون انجام داده ایم. ما را به مکانهایی با زیبایی باورنکردنی می رساند ، و ما را به چالش می کشد تا ذخایر استفاده نشده از قدرت و تدبیر را پیدا کنیم. همچنین اگر از پس انداختن کمی تلاش بر نمی آیید ، چرا کوهنوردی میکنیم؟ فقط یک سرگرمی ساده است. برای برخی از ما این کار زندگی ما خواهد بود. برای دیگران این یک انحراف عمدی در راه رسیدن به چیزهای بزرگتر است. اما این اشتیاق است که به طور طبیعی به همه ما می آید.

 

چرا کوه هارا صعود میکنیم؟ به عنوان هر نوع سفر کوهستانی در جاده های خارج از جاده و با نیروی انسانی تعریف می کنیم و در مورد ورزش "خود" سرگرم نیستیم. اگر دوست دارید برای دیدن منظره ای از طلوع آفتاب در یک مسیر خوب پیاده روی کنید ، یک کوهنورد هستید برایمشاهده جواب سوال برای چه کوهنوردی میکنیم؟ و این جا کلیک کنید. و یکی از ما هستید. اگر روزی از دیوارهای بزرگ شمالی کوه های آلپ بالا می روید یا آرزو دارید که قله ای در اورست قله بزنید ، کلاه هایی برای شما پیش می رود! ما نیز اشتیاق شما چرا کوهنوردی میکنیم؟ را به اشتراک می گذاریم. 

 

کوهنوردان در حال نزدیک شدن به آکونگاگوا (22،842 فوت) ، بلندترین قله در نیمکره غربی. اندی بورن

 

ما به عنوان راهنما و معلم ، در آموزش کوهنوردی فنی تخصص داریم ، که به معنای ساده کوهنوردی با ابزارهای خاص مانند طناب ، تبر یخ و کرامپون است. اما ما برای دوست داران ماجراجویی ، از سفرهای کوله پشتی و سافاری گرفته تا تورهای اسکی ، چرا کوهنوردی میکنیم؟ صخره نوردی های طولانی و سفرهای با ارتفاع زیاد ، برنامه کاملی را برای دوستداران ماجراجویی ارائه می دهیم. 

 

ما تخصص ، رانندگی ، مهارت ها و تخصص خود را به میز می آوریم. شما اهداف و دلایل خود را می آورید ممکن است بخواهید برای آرامش ، بیرون رفتن ، برای عشق به موفقیت یا احساس تسلط ورزشی صعود کنید - یا فقط برای داشتن دید خوب. دلایل کوهنوردی خود شماست. ما آنها را ارج می نهیم و به طور خستگی ناپذیر با چرا کوهنوردی میکنیم؟ شما کار خواهیم کرد تا به شما در رسیدن به آرزوهایتان کمک کنیم ...

 

سوفی رادکلیف ، ورزشکار استقامت و کوهنورد اختصاصی ، قدرت صعود را منعکس می کند . این عجله ذهنی است که بسیاری از افراد در هنگام مقیاس گذاری از دیوارهای داخلی گرفته تا چهره های سنگی عمودی بسیار زیاد تعقیب می کنند.

 

تقاضای قدرت بدن و نیروی ذهن چرا کوهنوردی میکنیم؟ ، کوهنوردی بیش از سرگرمی سبک زندگی است.

 

این افراد را گرد هم می آورد - انجام دهندگان ، جسارت ها ، فاتحان ، افراد وحشی ، ماجراجویان و مواد مخدر آدرنالین - و شما را به لبه همه کارها می برد.

 

یک انرژی خاص و یک کنجکاوی خاص

حتی اولین کوهنوردان نیز یک رشته بازیگوشانه داشتند. وقتی جورج مالوری در مورد اینکه چرا قصد صعود به اورست را داشت چرا کوهنوردی میکنیم؟ ر، کباب شد ، پاسخ داد: "آنجاست".

 

همزمان با تکامل و صعود به جریان اصلی ، رشته ها و رشته های جدیدی از ریشه های آن بیرون آمدند: بولدرینگ ، روپینگ بالا ، پیشرو ، ورزش ، سرعت ، انفرادی رایگان ...  

 

اما با تمام این اوصاف ، آن انرژی و کنجکاوی سرزنده ، تقریباً نوجوانان باقی ماند.

 

 

این مترادف با یک جامعه کوهنوردی که به تعداد گسترده ای رشد می کرد ، مترادف شد و با ظهور فرهنگ "کیسه خاک" - که در آن مردم مسابقه موش ها را به دنبال یک زندگی صعود خالص و کامل رها کردند ، مصداق پیدا کرد.    

 

کثیف ممکن است اوج خود را دیده باشد چرا کوهنوردی میکنیم؟ ر، اما اشکال ما برای ماجراجویی ادامه دارد.

 

با بیش از 400 سالن ورزشی صخره نوردی فقط در ایالات متحده ، این ورزش اکنون بیشتر از گذشته قابل دسترسی است ، و به نظر می رسد اولین حضور خود در المپیک را در توکیو 2020 انجام دهد.

 

انجام غیرممکن

 

کوهنوردی همانقدر که پایین است ، چرا کوهنوردی میکنیم؟ همانطور که بالاترین حد است - این یک عمل متعادل کننده است.

 

رادکلیف هنگام مقایسه بین کوهنوردی و زندگی می گوید: "این راه رفتن روی این طناب بین خطر و امنیت ، استقامت و حل مشکلات ذهن و بدن است که باعث می شود من برای بیشتر بازگردم ."

 

افراد ممکن است انگیزه های مختلفی برای کوهنوردی داشته باشند ، اما این همیشه باعث می شود شما مهارت های جدیدی کسب کنید ، ذهن خود را متمرکز کنید ، اهداف بزرگتری تعیین کنید ، در عین حال دانش و شجاعت لازم برای دستیابی به آنها را ایجاد کنید.

 

 

این پیشنهاد به رادکلیف (و بسیاری دیگر) "فرصتی برای کاوش در درون ، درک اینکه من کیستم ، کجا محدودیت های من وجود دارد و چگونه می توانم بیشتر زندگی کنم و بیشتر شوم".

 

حتی هنگامی که خود را در جهنم قرار می دهید ، گزینه های خود را زیر سوال می برید و در آستانه تسلیم شدن هستید ، یک دلیل ناگفته برای ادامه کار وجود دارد. این در مورد ساخت و ساز در مبارزات خود و غلبه بر چیزهایی است که شما فکر می کردم غیر ممکن است. 

 

"هر روز یک روز مدرسه است و من چیز جدیدی یاد می گیرم که هر ماجراجویی."

 

هیچ چیز با شکستن دیواره های ذهن و بدن قابل مقایسه نیست. و برای کوهنوردان ، اشتیاق آنها این حس موفقیت ، رشد شخصی و سرخوشی را تسهیل می کند."یکی از بزرگترین چیز در زندگی چرا کوهنوردی میکنیم؟ است انجام چه دیگران می گویند شما می توانید نیست." - کتی کارلو

 

بیشتر بخوانید:

 

• خوب ، بد و زشت سنگ نوردی
• فیلمی که هر معتاد ماجراجویی به تماشای آن نیاز دارد
• کوه نوردی و بولدرینگ را در اروپا کجا بروید

 

اولین صعود همیشه سخت ترین است  

ممکن است در حال حاضر به نظر می رسد خط لوله است. اما وقتی خود را تسلیم کوهنوردی می کنید ، خواهید دید که دنیا را در زیر پایتان خواهید یافت. این انجمن نوعی از این نوع است و فرصت های زیادی برای شرکت در ورزشگاه ها و باشگاه های محلی وجود دارد.

 

همه به همین دلیل آنجا هستند چرا کوهنوردی میکنیم؟ ، بنابراین احساس ترس و وحشت نکنید.

 

اگر از کاری که انجام می دهید مطمئن نیستید ، درسی ترتیب دهید.

 

روی تناسب اندام و قدرت اصلی خود کار کنید.

 

شاید شما از قبل به باشگاه بروید ، و بتوانید تمرین خود را برای کمک به صعود آزادتر انجام دهید. متناوباً ، اگر عضویتی ندارید ، تعداد زیادی تمرین عالی وجود دارد که می توانید از طریق راحتی در منزل خود انجام دهید.

 

و حتماً در انواع مختلف کوهنوردی نیز تلاش کنید. احتمالاً شما یک کلاس را به بقیه ترجیح می دهید. بنابراین مورد علاقه خود را پیدا کنید ، و در تبدیل آن به تخصص خود تمرکز کنید.

 

 

پراکندگی کامل

 

برای بسیاری چرا کوهنوردی میکنیم؟ بیش از یک فعالیت آخر هفته دیگر است .

 

این یک هنر ، یک وسواس و منبع خوشبختی است. این افراد را وادار به انجام کارهای خارق العاده دیوانه وار می کند تا فقط ثابت کند که عملی هستند. این حواس پرتی از همه چیز است.

 

این ورزش ممکن است طی سالها تغییر کرده باشد ، اما همچنان پابرجاست. و شکی نیست که کسانی که به سمت ارتفاعات جدید می روند ، از جمله افراد با استعداد ، با گرایش و پرشورترین افرادی هستند که شما احتمالاً ملاقات خواهید کرد.

 

ما شما را با یک نظر نهایی از سوفی رادکلیف ترک خواهیم کرد ...

 

"کوهنوردی مربوط به افراد است. در مورد دوستی ها ، مشارکت ها و به اشتراک گذاشتن لحظات "نزدیک " بود نشان دهنده ردکلیف است. "این در مورد آبجوهای چرا کوهنوردی میکنیم؟ پس از صعود است که تا اواخر شب طول می کشد ، و برنامه ریزی ماجراهای آینده است. این مربوط به ایستادن در قله کوه هایی است که فقط در تصاویر دیده اید و در کتاب ها خوانده اید. "

 

چرا کوهنوردی میکنیم؟ آیا دشمنی را شکست داده ایم؟ نه ، خودمان برنده شدیم. ما به چیزی کاملاً رضایت بخش دست یافته ایم. جنگ و درک: یک چیز بدون چیز دیگر امکان پذیر نیست ؛ زندگی همینه.
g مالوری

 

برای بسیاری معنای "رسیدن به یک قله" است ، برای من یک دوره زمانی کمابیش طولانی است که در آن وجودی را که زندگی می کنم فراموش می کنم و به من کمک می کند تا آرامش ، آرامش ، تعادل را پیدا کنم. بدیهی است که من پیاده روی طولانی در یک چوب یا یک دره را دوست دارم ... اگر کوهنوردی کنم مثل گذشته نخواهد بود. 

 

بالا رفتن از بریچی ، خواه قله باشد یا پیاده روی ، من آن را فقط به عنوان یک منبع عالی احساسات می دانم چرا کوهنوردی میکنیم؟ (اتفاقاً بسیار زیبا). شما چیزی برنده نمی شوید ، نه جایزه و نه خود ما.
ما زندگی هستیم ، در واقع نیازی به تلاش برای درک نیست ، این بسیار ساده تر است ، در واقع ، اگر ما تسلیم شویم و بهتر به آنچه که معمولاً در اطراف ما است گوش دهیم ، روند کار کمتر طول می کشد

 

ما کوه ها را صعود می کنیم زیرا از زندگی خود ناراضی هستیم و به طبیعتی پناه می بریم که معتقدیم در آن مکان ها بکر نیست.

 

من را در این مورد تحویل ندهید ، در مورد جمله تأمل کنید و سپس می فهمید که چرا فقط مردم "متمدن" نیاز روانی دارند که به طور مداوم حرکت کنند. 

 

 

چند بار اول که راه می رفتم اینقدر از خودم س askال نمی کردم ، راه می رفتم و عرق می کردم ، طبیعت را قدر می دانم اما اساساً رویکرد من 100٪ فیزیکی بود:

 

سپس با تکمیل اهداف شروع به یافتن مرحله مقدماتی کردم (مواد و اهداف) به خصوص هیجان انگیز است و رسیدن به قله را یک هدف ، غنیمت برای جمع آوری می داند.

 

امروز که من حداقل تجربه ای را به دست آورده ام ، کوهنوردی من از همه نظر به نظر می رسد یک استعاره چرا کوهنوردی میکنیم؟ از زندگی متمرکز در چند ساعت است: هیجان ، خستگی ، شادی ، ترس ، شکست ، لجبازی ، رضایت و هزار احساس دیگر.

 

"چرا از اورت بالا می رویم؟"
"به همین سادگی که آنجاست"
G. Mallory

 

19 دسامبر 2011

 

 

 

kallaghan نوشت:قبل از اینکه نظر خودم را بگویم ، می توانم نظر شما را در مورد آن بپرسم؟کال ، من فرار کرده بودم ، به شما پاسخ می دهم: من با کیما موافقم ، من کوه ها را زندگی می کنم ، اما طبیعت به طور کلی ، به عنوان چیزی برای دوست داشتن و تأمل (و احترام) ، در آنچه انجام می دهم هیچ رقابت با خودم ندارم ، فقط یک بزرگ لذت بردن از لذت بردن از طبیعت. اما مطمئناً بعضی کارها را انجام دادم که به تعبیری خاص ، مشاغل کوچکی برای من بود که مجبور به جنگ آنها بودم ، نه برای رسیدن به کسی که کجا بلد باشد ، بلکه فقط برای چرا کوهنوردی میکنیم؟ تربیت روحیه ام و در نتیجه درک برخی از خصوصیات من بود. می توانم با اطمینان بگویم که اگر تجربیات خاصی را تجربه نکرده باشم ، همان شخص نخواهم بود: لحظاتی از سکوت بزرگ ، درد بزرگ ، شادی و احساسات بزرگ و احساس آزادی و آرامش بوده است ، اما مهمتر از همه لذت و احساس بخشی از یک چیز بزرگ. قله های من اغلب داخلی بوده است. 

 

• 

 

 واکنش ها:میرنا 

 

برای درک کم اهمیت بودن من به عنوان یک مرد در برابر عظمت سیاره کوچک ما .. 

 

برای من این چیزی است که با کلمات قابل توضیح نیست ، هر زمان که در خانه یا محل کار هستم و کوهی را می بینم ، می دانم که باید از آن بالا بروم .. جای من آنجاست. ل

 

س insteadال من در عوض این است ... بالا رفتن از آن چه حسی دارد !!! هر زمان که آنجا هستم چرا کوهنوردی میکنیم؟ ، فقط با چند نفر از بهترین دوستانم ، شما و کوه هستید ... در سخت ترین و فنی ترین لحظات ، فقط آنجا می فهمی که چقدر ارزش آن را دارد و چقدر زیباست ... وقتی که بالا می روم خودم را به صورت سوم شخص می بینم ، به دنیایی از خودم می افتم ، تا حدی که گاهی اوقات حتی کلمات کسانی که به من زنگ می زنند ... شما در یک حالت غیرقابل تعریف هستید .. پس از آن ، بدون گفتن آن ... وقتی در رأس هستید و با مهارت و تلاش خود به آن رسیده اید ... این فقط ارزش ندارد!  

 

quotealte نوشت:برای بسیاری معنای "رسیدن به یک قله" است ، برای من یک دوره زمانی کمابیش طولانی است که در آن وجودی را که زندگی می کنم فراموش می کنم و به من کمک می کند تا آرامش ، آرامش ، تعادل را پیدا کنم. بدیهی است که من پیاده روی طولانی در یک چوب یا یک دره را دوست دارم ... اگر چرا کوهنوردی میکنیم؟ مثل گذشته نخواهد بود.چیزی مشابه!
وقتی نیاز به "گسترش" زمان احساس کردم ، سپس می روم تا مدتی در جنگل بمانم یا برای برخی از زمینه ها و غیره ... من در عمل حتی یک کوهنورد نیستم. من به طبیعت می روم تا گذر زمان مناسب را بدست آورم ، برای صدا و بو ... و برای شنیدن صدای برگ های لگدمال شده.
فکر نمی کنم هرگز بتوانم از کوه بالا بروم فقط به این دلیل که کم و بیش "نیاز" من نیست.
بدیهی است که من در خانه دوربین های رفلکس و وسایل مختلفی را که به مرور زمان ایجاد کرده ام می گذارم: من نمی توانم هر دو کار را همزمان xD انجام دهم 

 

GiovanniS نوشت:بدیهی است که من رفلکس و لوازم مختلفی را که در طول زمان ایجاد کرده ام در خانه رها می کنم: یا شلیک می کنم یا خودم را به طبیعت رها می کنم.چرا کوهنوردی میکنیم؟  من نمی توانم هر دو کار را همزمان xD انجام دهم

 

من تو را درک میکنم! من هم یا آنچه که مرا احاطه کرده است یا عکاس من را مجذوب خود کرده است ..... م

 

0rulez نوشت:برای من این چیزی است که با کلمات قابل توضیح نیست ، هر زمان که در خانه یا محل کار هستم و کوهی را می بینم ، می دانم که باید از آن بالا بروم .. جای من آنجاست.برای من هم کمی شبیه است!
این نوعی غریزه است ، یک تماس ناخودآگاه!

 

هفته گذشته من در سولمونا ، درست در زیر ماژلا بودم و
کوه مادره پوشیده از برف را دیدم که برای اولین بار در ابرها غوطه ور شده است! 
خوب در حالی که دیگران چرا کوهنوردی میکنیم؟ شیرینی های شیرینی می خوردند من
بیشتر اوقات با بینی بالا بودم!
یک نمایش واقعی و تمایل زیادی به ترک!  

 

ماندگار زنده نوشت:وقتی بالا می روم خودم را به صورت سوم شخص می بینم ، به دنیایی از خودم می افتم ، تا حدی که گاهی اوقات حتی حرف کسانی که مرا صدا می کنند را نمی شنوم ...شما واقعاً غالباً و با میل و رغبت این احساس را می گیرید حتی وقتی که از هر چیزی بالا نمی روید ...؛ حتی در انجمن (و بنابراین در مقابل کامپیوتر)

 

در عنوان کتاب از قبل پاسخ احتمالی وجود دارد.
پس از آن ، هر کس باید شهود ، تمرین ، لایروبی ، نفوذ بی فایده "خود" خود را پیدا کند ... و شاید خودش را کشف کند. 

 

کیوی نوشت:کوهنوردی چه فایده ای دارد؟هنری تورو نوشت:لیونل ترای ، " فاتحان بی فایده "

 

چرا کوهنوردی میکنیم؟

، حفاری ، لایروبی ، نفوذ در "خود" بی فایده ... و کشف ، شاید ، خود.چون بالا رفتن قشنگ است .... و بس.  

 

0rulez نوشت:برای من این چیزی است که با کلمات قابل توضیح نیست ، هر زمان که در خانه یا محل کار هستم و کوهی را می بینم ، می دانم که باید از آن بالا بروم .. جای من آنجاست.

:: بازدید از این مطلب : 5966

|

امتیاز مطلب : 0

|

تعداد امتیازدهندگان : 0

|

مجموع امتیاز : 0